ثمره ی عشق مامان و بابا

بدون عنوان

سلام عشق مامانی . خوبی جیگر طلای من قربون اون لگدات برم من خیلی وقته میخوام برات بنویسم اما مامان از سر کار که میاد خیلی خسته میشه از بس که تو ترافیک میمونه ولی بدون که مامان و بابا خیلی خیلی دوستت دارن و بی صبرانه منتظر اومدنتن . الان مامانی داشت لاک میزد و تو همش تکون میخوردی و دستشو خط میزدی قربون اون شیطنتت برم من میخوام عکس اتاقتو برات بزارم تو وبلاگت عزیزم ...
23 آبان 1394

بدون عنوان

اینم مامان بزرگ مامان قبل از اینکه شما بیای تو دل مامان از مکه برای شما آورده بود انگار میدونست که قرار شما پسر باشی ...
28 تير 1394